لوازم و ابزارهای کار وکیل (۳)
ابزارهای لازم برای وکیل جنائی:
کسی که قصد کار تخصصی در دادگاه جنایی را دارد به ابزارهای بیشتری نیازمند است که بر میشمریم:
الف – پزشکی قانونی: این رشته متأسفانه در میان دانشجویان پزشکی هم طرفداران بسیار ندارد. بنابراین عدم اقبال حقوقدانان و وکلا نسبت به آن شگفتانگیز نیست. در دانشکدههای حقوق هم ظاهراً چند واحد اختیاری به این رشته اختصاص دادهاند.
اما وکیل جنایی ناچار باید با این رشته و شقوق آن آشنایی کافی داشته باشد تا در دفاع مجبور به قبول چشم بسته و «دربست» نظریات کارشناسی پزشکان قانونی نشود.
امروزه پزشکی قانونی در شقوق مختلف نظیر آسیبشناسی قانونی یا دیرینه شناسی قانونی (علم بررسی استخوانهای به دست آمده) و جز آن به حدی پیشرفت کرده که کار این متخصصان گاهی شبیه به شعبده بازی یا اعجاز به نظر میرسد.
شقوق پزشکی قانونی که تأکید بر آنها را لازم میدانیم عبارتند از:
۱- آشنایی با DNA و مسائل آن که امروزه بسیاری از معضلات لاینحل را حل کرده است. مثلاً با آزمایش DNA این بحث قدیمی که «عدم الحاق طفل رابه کسی میتوان۱۰۰% ثابت کرد و الحاق اورانه» منتفی است و برخلاف آزمایشهای مربوط به گروههای خونی، آزمایش DNA نتیجه قطعی و غیرقابل خدشه دارد.
همین طور است در قتلها و تجاوزات به عنف وقتی اثری از متهم – حتی در حدّ یک تار مو یا ذراتی از پوست و امثال اینها – در محل باقی مانده باشد.
۲- آشنایی با استخوانبندی و اندامهای بدن انسان تا در هنگام مطالعه نظریات پزشکی قانونی یا شنیدن گزارش آن در دادگاه دچار گیجی و سر درگمی نشود.
۳- روانشانسی کیفری و روانپزشکی کیفری: در مادۀ ۵۱ قانون مجازات اسلامی جنون از هر درجهای که باشد موجب سلب مسئولیت کیفری از مرتکب تلقی شده است. اما در قوانین ما تعریفی از «جنون» وجود ندارد. در بسیاری از موارد تشخیص اینکه فردی عاقل است یا دیوانه کاری بس دشوار است که متخصصان هم در مورد آن دچار اختلاف رأی میشوند.
استناد به این تعارضها و اشکالات و توسل به آنها در دفاع مستلزم آن است که وکیل با اصول روانشناسی کیفری و انواع بیماریهای عصبی و روانی، نشانهها و آثارشان آشنایی داشته باشد.
۴- سم شناسی جزئی از پزشکی قانونی است اما به تنهایی واجد اهمیت و موضوعیت است. گاهی توجه یک نکته در خصوص علت مرگ یا نوع سم یا علامات و آثاری که از ورود یک سم خاص به بدن ایجاد میشود، مسیر یک پرونده را عوض میکند. در این مورد نیز نباید وکیل، چشم و دست بسته، تسلیم نظر کارشناس باشد.
ب – اسلحهشناسی: در کشور ما قتل با سلاح گرم چندان متداول نبوده است. اما اخیراً مواردی از این نوع بسیار دیده میشود.
قتل با سلاح گرم بعضی اوقات سؤالات و ابهامات بسیار پیچیدهای را مطرح میکند که حل آنها مستلزم آشنایی با انواع سلاح گرم، طرز کار و مشخصات و مختصات آنهاست.
متأسفانه بسیاری از حقوقدانان به اصطلاح «کیفری کار» و حتی ضابطین دادگستری که شناخت سلاحها داخل در محدوده کاری آنهاست همه انواع سلاحهای کمری را «کلت» یا «کلت کمری» و همه انواع سلاحهای بلند انفرادی را «تفنگ» مینامند!
اینک ثابت شده است هر سلاح در موقع پرتاب پوکهاش پس از شلیک بر روی آن اثری باقی میگذارد که با سلاحهای دیگر – حتی سلاحهای دیگر ساخت همان کارخانه – تفاوت دارد. همانند اثر انگشت انسانها. غیر خودکار یا نیمه خودکار یا خودکار بودن سلاح که طبعاً در سرعت نواخت گلولهها تأثیر دارد، گاهی پاسخگوی پرسشهای مربوط به عمدی یا غیرعمدی بودن شلیک است.
خلاصه اینکه وکیل جنایی باید آشنایی – حداقل اجمالی – با سلاحهای گرم و انواع آنها داشته باشد.
پ – پلیس علمی: در بسیاری از پروندههای جنایی – و شاید همه آنها – آثاری از اقدامات پلیس علمی در زمینۀ شناسایی آثار انگشت، گردآوری آنچه در صحنه جنایت باقی مانده، کشف جعل و امثال اینها وجود دارد. مأمورین پلیس علمی در برخی از این موارد یافتههای خود را در اختیار پزشکان قانونی قرار میدهند و گاهی هم نظر و گزارش آنها عیناً و بلاواسطه در دادگاه مطرح میشود. وکیل باید بداند این مأموران چه کردهاند و آیا آنچه انجام دادهاند با رعایت اصول و مقررات حاکم بر این امور بوده یا نه؟ این آگاهیها به وکیل اجازه میدهد مسیری را که آنها پیمودهاند در کنار آنها به طور معکوس بپیماید و امور انجام شده را بررسی و ممیزی کند و بتواند میزان صحت و اعتبار گزارشها و اظهارنظرها را ارزیابی کند.
با استفاده از قواعد و روشهای پلیس علمی میتوان فاصلۀ تیرانداز و مقتول، ترتیب اصابت گلولهها به شیشه یک اتومبیل یا پنجره و بسیاری موارد دیگر را – که گاهی بسیار اعجابانگیز است – تشخیص داد.
ت – مواد خواندنی: مطالعه صفحه حوادث روزنامه – با دید نقادانه – خواندن کتابهای مشتمل بر شرح پروندههای مهم وکلای چیره دست و بالاخره کتابهای جنایی و پلیسی (نظیر آثار آگاتاکریستی، اِرل استانلی گاردنر و میکی اسپلین) را به وکلای جنایی میتوان توصیه کرد.
خواندن کتاب «جنایاتی که آمریکا را تکان داد» ترجمه همکار مرحوم دانشمندمان «آلبرت برناردی» را که مجموعهای است از مهمترین پروندههای «ساموئل لیبووتیز» وکیل مشهور جنایی ایالت نیویورک که بعداً رئیس یکی از شعب دادگاههای جنائی نیویورک شد، همواره به وکلای جوان توصیه کردهام و باز هم میکنم.
به کسانی که امکان وارد کردن یا خرید کتاب از خارج از کشور را دارند و زبان انگلیسی میدانند، پیشنهاد میکنم از کتبی که دربارۀ «کلارنس دارو» وکیل مشهور شیکاگو و پروندههای او و وجود دارد غافل نشوند. همچنین کتابهای مصور راجع به اسلحهشناسی، پزشکی قانونی، آسیبشناسی قانونی، سم شناسی را میتوان وارد کرد یا در نمایشگاههای سالانه کتاب خریداری نمود. بازخوانی آراء وحدت رویه و آراء اصراری دیوان کشور در امور کیفری نیز قابل توصیه است.
ث – آموزشهای میدانی: به وکلای جوانی که قصد ورود به کارهای جنایی – یا کیفری دیگر – را دارند توصیه میکنم، هر اندازه که میتوانند، به عنوان تماشاچی در دادگاههای جنایی حاضر شوند و بر آنچه میگذرد ناظر باشند. همین طور دیدن فیلمهای مربوط به مسائل کیفری که صحنههای دادگاه در آن فراوان است میتواند مفید باشد. اگر چه این دادگاهها – به علت حضور هیأت منصفه – شباهت چندانی با دادگاههای ما ندارد.
تبصره: ورزش مرتب و – در صورت توان و امکان – سنگین (حتی ورزشهای رزمی) را به عنوان یک «کار واجب» به همه وکلا توصیه میکنم.
منبع: کتاب هنر دفاع در دادگاهها