دفاعیات بهمن کشاورز از پرونده ضرب و جرح منجر به قتل(۱۳۵۶)
ریاست محترم و مستشاران معظم شعبه تشخیص دیوان کشور
احتراماً. بدینوسیله موجبات استدعای اعاده دادرسی را نسبت به دادنامه شماره … شعبه اول جنایی که متعاقباً به موجب رای شماره … شعبه دوم دیوان کشور در پرونده کلاسه … استوار شده است، به شرح آتی به استحضار میرساند:
۱- موکل پیش از اصلاحات ارضی، در محل حادثه، نماینده مالک بوده و به این اعتبار موافقین و مخالفینی داشته است.
۲- با توجه به همین مسئله اهالی قرا و قصبات مجاور چنین میپنداشتهاند که وی از ثروت و مکنتی خارج از حد تصور برخوردار است.
۳- ذوات محترم وندههای متعدد مربوط به نزاعهای دسته جمعی در دهات را ملاحظه فرمودهاند اطلاع دارند که در صورت وقوع قتل یا ضرب و جرح شدید اولیای دم یا مضروبین و مجروحین در صدد بر میآیند که متعکنترین فرد ممکن را طرف اتهام قرار دهند تا شاید از این موضوع امتیاز مالی قابل توجهی حاصل آید.
۴- موکل نیز گرفتار چنین ماجرائی شده است و به مصداقش “در شهر کوران … الخ” در اوضاع و احوال اقتصادی زمان وقوع حادثه و با توجه به موقعیت محلی وی کسی بوده که به نظر اولیا دم متنعم و مالدار آمده است و لاجرم پای او را به میان کشیده اند.
۵- به هر تقدیر آنچه در این مقام مطرح است اینکه حکم محکمه جنایی متضمن محکومیت موکل به ۲۸ ماه حبس به این عبارت برمیخوریم: ((و با در نظر گرفتن اینکه رضایتنامه رسمی شماره … از جانب کلیه شکات خصوصی نیست … الخ))که ظاهراً مشعر بر آن است که تعیین ۲۸ ماه حبس برای موکل (یعنی فقط ۸ ماه از حداکثر مجازات کمتر)، و عدم استفاده وی از تخفیف بیشتر صرفا ناشی از این بوده که” همه شکات رضایت ندادهاند”.بنابه مراتب بالا در این مقام سند رسمی … مشعر بر اعلام رضایت آقایان “علی اسفندی” و ” حسن اسفندی” که در واقع باقی مانده شکات هستند و با اعلام رضایت ایشان دیگر شاکی رضایت ندادهای باقی نمیماند، تقدیم میشود. و نظر به اینکه بر مبنای نحوه انشاء حکم دادگاه جنایی به شرحی که گذشت، می توان معتقد شد که اعلام گذشت جمع شکات “موثر بر بی تقصیری” موکل خواهد بود و با حدوث این صلح دیگر مجازات تعیین شده برای وی “متناسب با تقصیر او” به فرض قبول نیست. مستنداً به شق سوم از ماده ۴۶۶ قانون آیین دادرسی کیفری اصدار حکم بر تجویز اعاده دادرسی استدعا میشود.
با تقدیم احترامات فائقه
بهمن کشاورز