اظهارنامه

اظهارنامه

دو مادۀ ۱۵۶ و ۱۵۷ قانون آیین دادرسی مدنی به شرح ذیل است:
مادۀ ۱۵۶: «هر کس می‏تواند قبل از تقدیم دادخواست حق خود را به وسیلۀ اظهارنامه از دیگری مطالبه نماید. مشروط بر اینکه موعد مطالبه رسیده باشد. به طور کلی هر کس حق دارد، اظهاراتی که راجع‏به معاملات و تعهدات خود با دیگری است و بخواهد به طور رسمی به وی برساند ضمن اظهارنامه به طرف ابلاغ نماید. اظهارنامه توسط ادارۀ ثبت اسناد و املاک کشور یا دفتر دادگاه ابلاغ می‏شود.»
تبصره – «ادارۀ ثبت اسناد و دفاتر دادگاهها می‏توانند از ابلاغ اظهارنامه‏هایی که حاوی مطالب خلاف اخلاق و خارج از نزاکت باشد، خودداری نمایند.»
مادۀ ۱۵۷: «در صورتی که اظهارنامه مشعر به تسلیم چیزی یا وجه یا مال یا سندی از طرف اظهارکننده به مخاطب باشد، باید آن چیز یا وجه یا مال یا سند در هنگام تسلیم اظهارنامه به مرجع ابلاغ، تحت نظر و حفاظت آن مرجع قرار گیرد. مگر آنکه در موقع تعهد محل و ترتیب دیگری را تعیین کرده باشند.»
پس وقتی می‏خواهیم چیزی را به طور رسمی به کسی بگوییم، به نحوی که بعداً بتوانیم ثابت کنیم که مطلب مورد نظر را به او گفته‏ایم، از اظهارنامه استفاده می‏کنیم.همچنین وقتی می‏خواهیم چیزی را به کسی بدهیم و او حاضر نیست آن را بگیرد، آن را از طریق ارسال اظهارنامه به او تسلیم می‏کنیم. (همان مواردی که باید مورد تعهد را «به قبض حاکم» داد.)
گاهی به موجب قانون دادن اظهارنامه – در بعضی امور – لازم است. مثل حالتی که یکی از ظهرنویسان سفته یا برات یا چک هستیم و این سند وصول نشده (واخواست شده یا برگشت خورده است) و کسی که ما سند را با ظهرنویسی به او داده‏ایم وجه آن را از ما مطالبه می‏کند، در این حالت ما هم باید مراتب را با اظهارنامه به نفر قبل از خودمان اطلاع بدهیم. (یعنی به کسی که سند را به ما داده).مواردی هم هست که ارسال اظهارنامه از باب احتیاط لازم است: یکی اعلام فسخ معامله است که به نظر بعضی از دادگاه‏ها طرح دعوی حتماً باید پس از ارسال اظهارنامه باشد و دیگر مطالبۀ مال امانی. هر چند در هر دو مورد طرح دعوی و شکایت کیفری شدیدترین نوع مطالبه – و به اصطلاح فرد اجلای – آن است، اما به منظور دوری جستن از گرفتاری بی‏جهت بعدی، بهتر است این احتیاط رعایت شود.
توصیه کلی این است جز در موارد واقعاً لازم از فرستادن اظهارنامه خودداری و اگر واقعاً اختلاف موجود است و طرف هم خیره‏سری می‏کند، یک باره طرح دعوی کنیم زیرا:

۱-  با ارسال اظهارنامه، طرف را هوشیار می‏کنیم و آمادۀ دفاع می‏شود و با این و آن مشورت می‏کند. به این ترتیب اگر مشاورین طرف افراد مصلحی نباشند ممکن است امید صلح دعوی از بین برود.

۲-  با ارسال اظهارنامه، امتیاز استفاده از عامل غافلگیری در دعوی را از دست می‏دهید. مثلاً اگر موضوع دعوی شما مطالبۀ وجه باشد و قصد داشته باشید با صدور قرار «تأمین خواسته» اموال او را توقیف کنید. با وصول اظهارنامه این فرصت را پیدا می‏کند که اموال قابل دسترسی خود را از دسترس شما دور و پنهان کند.

۳-  ممکن است وقتی شخصاً اظهارنامه را تهیه می‏کنید، به علت عدم تسلط به مسایل حقوقی، ضمن بیان مطلب خود، مواردی را هم اعلام و اظهار کنید که جنبه اقرار داشته باشد و طرف از آنها استفاده کند و یا مطالبی بنویسد که حقوق شما را به نحوی مقید و محدود کند.

۴-  بالاخره ارسال اظهارنامه و امید بستن به نتیجه ابلاغ آن باعث می‏شود زمان و وقت را در انتظار نتیجه از دست بدهید. حال آنکه معمولاً نتیجه موردنظر حاصل و عاید نمی‏شود.
نکاتی که در تنظیم اظهارنامه باید به آنها توجه داشته باشیم:
الف) کلمات و الفاظ رکیک به کار نبریم.
ب) مطالبی که می‏تواند افترا و اشاعۀ اکاذیب تلقی شود، در اظهارنامه نیاید. مثلاً وقتی طلبمان را از کسی مطالبه می‏کنیم ننویسیم:  «شما که فردی دزد و کلاهبردار هستید از تأدیه دین خود به اینجانب خودداری می‏کنید…»
یا به مستأجر خود که تخلیۀ ملک را از او مطالبه می‏کنیم، ننویسیم: «ملک اینجانب را به عشرتکده و محل تردد و رفت و آمد افراد معلوم‏ الحال و ضد انقلابی تبدیل کرده‏اید…!»
ج) مطلب را در حداقل کلمات و جملات و بدون حواشی بیان کنیم.
د) در به کار بردن الفاظ دقیق باشیم و توجه داشته باشیم که گاهی اشتباه در به کار بردن فقط یک کلمه می‏تواند ضرر بسیار بزرگی وارد کند.  مثلاً وقتی دکانی را به طور امانی به کسی داده‏ ایم و قصدمان فقط کمک به او به مدت محدود بوده و پولی از او نگرفته‏ایم (و قرار هم نبوده بگیریم) اگر بنویسیم: «… شما نه تنها خیانت در امانت کرده‏ اید و محل امانی را پس نمی‏دهید، بلکه از بدو تصرف تاکنون اجاره‏ بها را هم پرداخت نکرده ‏اید…»

از یکسو به علت «افترا» و «اشاعۀ اکاذیب» قابل تعقیب خواهیم بود. از دیگر سو به وجود رابطۀ استیجاری با طرف در محل کسب اقرار کرده‏ ایم و در نتیجه برای او حق کسب و پیشه و تجارت قائل شده‏ ایم.
خلاصه اینکه دیگر نخواهیم توانست ملک را تخلیه کنیم مگر در صورت وجود شرایط خاص و با پرداخت حق کسب و پیشه و تجارت و این زیان عظیم فقط ناشی از کاربرد غلط کلمه «اجاره‏ بها» به جای «اجرت‏ المثل» است که البته در مسأله مفروض حتی استفاده از کلمۀ اجرت‏ المثل هم قابل توصیه نیست.
ﻫ) در پایان اظهارنامه بدون توضیح زیاد تصریح کنیم که ارسال آن – در صورت عدم همکاری طرف – «اقدامات قانونی مقتضی» را در پی خواهد داشت و کلیۀ خسارات هم از طرف وصول خواهد شد.
و) گاه ممکن است بخواهیم همراه اظهارنامه سند یا چیزی را برای طرف بفرستیم و به او تحویل دهیم. در این حالت باید این مطالب را در اظهارنامه تصریح کنیم. مثلاً:
«…چک بانکی شمارۀ …… بانک ……. به مبلغ ……. ریال منضماً به این اظهارنامه ارسال می‏شود…»
«…کلید آپارتمان استیجاری که کاملاً تخلیه شده است همراه این اظهارنامه ارسال می‏شود»
«…فتوکپی اسناد دال بر مالکیت اینجانب به ضمیمۀ این اظهارنامه ارسال می‏شود. لازم است از این پس اجاره‏بها را به اینجانب بپردازید».
«…فتوکپی مدرک موردنظر شما ضمیمه است. به این ترتیب موجبی برای اطاله بیش‏تر کار وجود ندارد و لازم است، هر چه زودتر نسبت به اخذ پروانه لازم و ادامه کار اقدام نمایید»
ز) گاه ممکن است موضوع اظهارنامه تحویل دادن چیز یا چیزهایی باشد که ضمیمه کردن آنها میسر نیست. در این حالت باید این اشیاء در محلی تحت نظر مسئول دفتر اظهارنامه مربوط گذارده و مراتب ضمن اظهارنامه به طرف ابلاغ شود. مثلاً «… ماشین‏ آلات مورد قرارداد در پارکینگ ….. واقع در ……. تحت نظر دفتر اظهارنامه مجتمع قضایی ……. گذارده شده است. مراتب بدین وسیله ابلاغ می‏شود تا با مراجعه به مقام مذکور نسبت به تحویل گرفتن آنها اقدام نمایید».
ممکن است مسئول اداری دفتر اظهارنامه، به علت نادر بودن اینگونه موارد و عدم گاهی از حکم قانونی، از پذیرفتن اینگونه اظهارنامه‏ ها سرباز زند. در این موارد با مراجعه به سرپرست مجتمع و تبیین موضوع از جهت حقوقی و قضایی، باید موجبات ثبت اظهارنامه و انجام کار را فراهم کرد.

منبع: آیین نگارش حقوقی و کلیات عملی علم حقوق- بهمن کشاورز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *