کشورهای متخاصم
«متخاصم» اسم فاعل از مصدر باب «تفاعل» است و «تخاصم» به معنی مشارکت دو طرف در خصومت ورزیدن نسبت به یکدیگر است به نحوی که هر دو طرف هم فاعل و هم مفعول باشند مثل: تصالح القوم (مردم با هم صلح و آشتی کردند) تشارک الرجلان (آن دو مرد باهم شریک شدند) و تخاصم لقوم (مردم با یکدیگر دشمنی کردند)
تخاصم و مخامصه عبارت اخرای «جنگ» است. جنگ بنا به تعریف اپنهایم عبارت است از:
«ستیز و برخورد بین دو کشور یا بیشتر از طریق نیروهای مسلح شان به منظور مغلوب کردن یکدیگر و تحمیل شرایط صلح به نحوی که مطلوب طرف غالب است».
آنچه مسلم است حالت جنگ و مخامصه فقط وقتی قابل تصور است که:
۱. رسماً اعلان جنگ شده باشد (حتی اگر درگیری مسلحانه عملاً وجود نداشته باشد)
۲. برخورد مسلحانه در حدی که قابل توجه باشد بین طرفین یا اطراف قضیه روی داده باشد (هرچند که اعلان جنگ نشده باشد)
با توجه به تعریفی که عرضه شد دول متخاصم چنان دولی هستند که یا عملاً درگیر عملیات مسلحانه علیه یکدیگر -از طریق ارتش هایشان- باشند و یا یکی از آنها علیه دیگری اعلان جنگ کرده باشد.
بنابر تعریف دیوان دائمی داوری (رای مورخ ۱۱ نوامبر ۱۹۱۲ راجع به قضیه غرامت جنگ ترکیه به روسیه…) جنگ عبارت است از «یک واقعه بین المللی» یعنی یک واقعه بین الدول.
به این ترتیب دول متخاصم چنان دولتهایی هستند که یا با هم درگیری مسلحانه داشته و یا یکی از آنها علیه دیگری اعلان جنگ کرده باشد.
مثال حالت اول وضعیت انگلستان و فرانسه و آمریکا و شوروی در مقابل آلمان نازی و مثال حالت دوم وضعیت ترکیه و برخی کشورهای آمریکای لاتین در جنگ دوم در قبال آلمان نازی است.
صرف وجود اختلاف سیاسی با یک دولت، حتی در حالتی که قابل تسمیه به «جنگ سرد» یا «جنگ روانی» باشد باعث نمی شود که آن دولت را دولت متخاصم بنامیم.
یک دولت وقتی «خصم» محسوب میشود که با ما در حال درگیری مسلحانه بوده یا علیه ما اعلان جنگ کرده باشد.
دولت ایران در حال حاضر با هیچ دولتی در تخاصم نیست. حتی در مورد عراق به لحاظ آنکه هرگز طرفین به یکدیگر اعلان جنگ نکردند و درگیری مسلحانۀ بالفعل هم وجود ندارد، نمی توان قائل به مخامصه شد .
خبرگزاری ایرنا- یکهزار و سیصد و نود و شش