دفاعیات بهمن کشاورز سال ۱۳۵۰
ریاست محترم شعبه ۷ دادگاه شهرستان تهران
محترما. در جواب دادخواست جناب آقای …به وکالت از آقای …، علیه موکل اینجانب (موضوع پرونده کلاسه …)،با تقدیم یک برگ وکالتنامه، مراتب ذیل را بعرض می رسانم: ابتدا لازم است سلسله وقایعی را را که به تقدیم این دادخواست منجر شده است اختصاراً به استحضار برسانم:” در حدود خردادماه سال ۱۳۴۷ کار بنای انبارهای غله میانه، از طرف سازمان برنامه، به شرکت … که شرکت درجه دو ساختمانی و مدیر عامل آن آقای مهندس … است، محول میشود. آقای مهندس … طی یک موافقت لفظی انجام کار را به آقای … موکل بنده، به عنوان مقاطعه کار دست دوم، واگذار می کند. موکل بر مبنای همین توافق لفظی و به عنوان مدیر عامل شرکت ساختمانی … با افرادی – منجمله همین آقای … – قرار دادهایی منعقد میکند و حتی به ایشان چکهایی میدهد، ولی به هر حال شروع کار این افراد و ادامه آن مستلزم انعقاد قرارداد قطعی بین آقای … و مقاطعه کار دسته اول بوده است. بعد از این موافقت لفظی آقای … به محل کار واقع در میانه میرود و بعضی از امور جزئی و مقدماتی کار را نیز آغاز می کند، لیکن برای شروع قسمتهای اصلی کار منتظر وصول خبر از مقاطعه کار دست اول یعنی شرکت … و آقای مهندس … می شود. اما پس از مدتی آقای مهندس … به اتفاق سه تن دیگر که آنها نیز مقاطعه کار دست دوم بوده اند به محل میآیند و به عللی، که ذکر آن باعث اطاله کلام است، کار را از آقای … میگیرند و آن آقایان که فعلاً یکی از ایشان به نام آقای مهندس … در قید حیات و برای ادای گواهی حاضر است و دو تن دیگر در تصادفی، ضمن مراجعت از محل همان کار کذایی فوت کرده اند، تحویل میدهند. النهایه چون آقای … موکل به اتکاء قول شفاهی ایشان قراردادهایی منعقد کرده و چکهایی داده بودند، قرار می شود که این پیمانها به قوت خود باقی باشد لیکن تعهدات ناشیه از آنها بر پیمانکاران جدید و شرکت … بار شود و ایشان چکهای موکل را در راس وعده بپردازند و لاشه چکها را به آقای … تسلیم نمایند. به همین طریق عمل می شود و چکها نیز پرداخت میگردد و حتی لاشه چکها از البسه دو پیمانکار مقتول که در تصادف کشته شده بودند بدست میآید که به وسیله آقای مهندس … با آقای … تحویل می گردد. در این جریانات هیچ اشکالی بروز نمی کند تا اینکه آقای …(خواهان) با شرکت … اختلاف پیدا میکند و در این موقع به اشاره مصلحین! دادخواست تامین دلیل به طرفیت موکل تقدیم و پس از اجرای قرار صورتجلسه را برای روز مبادا نگه می دارد و سپس علیه شرکت …( که به حق طرف اصلیاش بوده) اقامه دعوی میکند (پرونده امر طی کلاسه … در شعبه ۱۳ دادگاه شهرستان موجود است) و چون در آنجا به علت آنکه اصل ادعایش متزلزل بوده محکوم میشود، دیوار کوتاه موکل حقیر را برای اقامه دعوی مناسب میبیند!