کودک آزاری

گفتگو با آقای بهمن کشاورز ‌رئیس کانون وکلای مرکز درباره کودک آزاری (قسمت دوم)

 

۶. با توجه به تعالیم دینی ما که برای پدر و مادر جایگاه ویژه ای قائل شده چگونه می توان مرزی بین کودک آزاری و اختیارات تربیتی والدین در نظر گرفت؟
۷. راهکارهای کاهش کودک آزاری که از لحاظ حقوقی و چه از نظر اخلاقی از دیدگاه شما چیست؟

 

۶. ماده ۵۹ قانون مجازات گوید:«اعمال زیر جرم محسوب نمی شود. ۱- اقدامات والدین و اولیاء قانونی و سرپرستان صغار و محجورین که به منظور تادیب یا حفاظت آنها انجام شود مشروط به اینکه اقدامات مذکور در حد متعارف، تادیب و محافظت باشد.» بحث بر سر «حد متعارف تادیب» است با توجه به حقایق علمی که امروزه مورد قبول همگان است کتک زدن و آزار جسمی و زندانی کردن و خلاصه اعمال خشونت برطفل بدون تردید باعث بروز ناهنجاری و کژ رفتاری دروی می شود و مطمئناً اثر و حاصل مثبت تربیتی ندارد به این ترتیب تنبیه بدنی را باید کلا فراموش کرد و کنار گذاشت. در مورد بچه هایی که اعمال و رفتار آنها غیر عادی است باید به مشاور و روانشناس و احیاناً روانپزشک متوسل شد و در خصوص کودکانی که بدون اینکه غیر عادی باشند به اصطلاح بیش از حد «شیطان» یا «شر» هستند که این نوعاً از «لوس کردن» و «ننر بار آوردن» بچه ناشی می شود باید تنبیهاتی از قبیل منع دیدن تلویزیون، منع بازی کردن، محروم کردن از خوردن شیرینی و دسر بعد از غذا، حتی محروم کردن از یک وعده غذا، نبردن به دیدن کسانی که دوست دارد ببیند، محروم کردن از گفتن قصه پیش از خواب و مانند اینها استفاده کرد. امیرالمومنین علی (ع) فرموده است فرزندانتان را با قهر کردن و سخن نگفتن با آنها تنبیه کنید. اما این قهر را چندان طور ندهید و آنقدر تکرار نکنید که عادی و بی اهمیت شود. سر سنگینی و کم اعتنایی با بچه ها – که خیلی هوشیارتر از آن هستند که ما می پنداریم – به عنوان تنبیه اغلب نتایج خوبی در بر دارد. سخن آخر اینکه در مقام تادیب باید زدن و بستن و خدای ناکرده دشنام دادن را باید کلاً فراموش کرد. مگر اینکه بخواهیم موجودات خشن و خطرناکی را پرورش دهیم و به جان مردم جامعه بیاندازیم.
۷. این قسمت از سوال شما ابعاد مختلف دارد ً
اولاً – جنبه فرهنگی قضیه است. اینکه فرد تصور کند چون کودکی را از نطفه اش به وجود آورده پس مالک اواست پنداربسیار باطلی است اما خیلی‌ها چنین می‌پندارند. ایجاد یک موجود جدید و حتی تغذیه و حمایت او تا زمانی که خود قادر به ادامه حیات باشد کاری است که از سایر جانوران بهتر و بیشتر از ما ساخته است. بنابراین اولین قدم در برخورد با کودک آزاری این است که یاد بگیریم از یک‌سو حق نداریم به هرتعدادی که دلمان خواست تولید مثل کنیم و خداوند متعال و دولت را مسئول نگهداری و آموزش و پرورش نتایج تولید انبوه کارخانه خود بدانیم !! زیرا خداوندی که توان و امکان باروری عنایت کرده، عقل هم داده است. و از دیگر سو وقتی – با پیش بینی همه چیز و رعایت همه جوانب – بچه دار شدیم بدانیم که این موجود ملک طلق ما نیست بلکه عضوی است از جامعه که خداوند لطف کرده و در پرورش و آموزش و ما را نایب خود قرار داده، بنابراین باید آنچه را در توان داریم در این راستا برای او انجام بدهیم و حق هیچگونه تعرض و تعدی به وی را نداریم و باید کرامت انسانی و شان او را در بالاترین حد حفظ کنیم. در جوار خانواده، جامعه هم باید به کودکان به عنوان سرمایه های آینده مملکت و ابزارهای تعقل و خرد ورزی و سازندگی و پیشرفت نگاه کند و لازمه این نگرش آن است که حکومت و دولت برای آموزش و پرورش و تغذیه کودکان از لحظه تولد تا پایان بالاترین مقطع تحصیلی که برای وصول به آن مناسب تشخیص داده شوند، برنامه دقیق و تفصیلی داشته باشد و البته اولین قدم در این مسیر کنترل جمعیت و جلوگیری از افزایش بی رویه و سرطان گونه آن است.
ثانیاً – از جهت قانونی موارد مختلفی قابل توصیه است مثل:
الف – اجرای جدی قانون آموزش اجباری که مبنای قانون اساسی هم دارد.
ب – وضع و اجرای قوانینی در خصوص بررسی وضعیت جسمی و روانی زوجین پیش از ازدواج و حتی منع آنها از ازدواج یا بچه دار شدن در حالتی که نتیجه آزمایشها چنین اقتضائی را داشته باشد.
پ – وضع و اجرای قوانین مربوط به واکسیناسیون دوره‌ای و معاینات برنامه‌ای کودکان و نوجوانان. به نحوی که مشکلات احتمالی آنها پیش از ریشه دارشدن کشف و آشکار شود.
ت – اصلاح و تغییر قوانینی که نوعی رابطه مالک و مملوک بین پدر و فرزند ایجاد می کند.
ث – تشدید مجازات مرتکبین جرائم علیه کودکان به نسبت عکس سن متجنی علیه.
ج- اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و اقدامات تامینی در خصوص والدینی که صلاحیت نگهداری فرزند را ندارند. مثل جدا کردن فرزند از ایشان و نگهداریش در وضعیت مناسب خواه با هزینه والدین و خواه با امکانات دولتی.
ثالثاً – از جهت اخلاقی – که در تحلیل نهایی، کاملاً، با جنبه فرهنگی قضیه مرتبط است – می توانم به موارد ذیل اشاره کنم.
الف – حساسیت جامعه باید نسبت به کودک آزاری افزایش یابد. اگر در خیابان مردی را می بینیم که کودکی یا نوجوانی را می‌زند و کشان کشان می‌برد نباید بی اعتنا بگذریم حتی اگر مدعی شود که پدر یا برادر بزرگتر یا خویشاوند نزدیک اوست. اگر صدای فریاد و فغان کودک یا نوجوانی را از منزل همسایه یا از خانه‌ای ضمن عبور از خیابان شنیدیم باید موضوع را جدی بگیریم. البته شاید قضیه موضوع ساده‌ای باشد، ولی شاید هم نباشد. پلیس هم در قبال اینگونه موارد باید حساسیت نشان دهد و با دریافت خبر فوراً درگیر رسیدگی و تحقیق شود. آخرین قربانی «جفری دامر» جانی همجنس باز و آدمخوار مشهور، از آپارتمان او برهنه و خون آلود فرار کرده بود اما پلیس با قبول ادعای دامر که سرپرست این نوجوان است او را به وی تحویل داد، تا کشته شود. البته این اشتباهی است که در کشور ما امکان وقوعش تقریبا منتفی است. اما باید به هوش بود.
ب – معلمین و دبیران از یک سو باید در گفتارهای خود کودکان و نوجوانان را با حقوقشان آشنا کنند. چه دیده شده برخی از کودکان و نوجوانان بعضی از رفتارهای غیر طبیعی و حتی مجرمانه والدین (به ویژه پدر) را عادی می پندارند و گمان می کنند همگان چنین هستند و چنین می کنند. ازدیگرسو معلمین و دبیران باید در قبال وضعیت غیرعادی شاگردان خود – نظیرافسردگی، پرخاشگری، اضطراب و عدم تمرکز و امثال اینها – حساس باشند و در پی کشف علت بروند. زیرا بسیاری از این حالات ناشی از اعمال کودک آزارانه والدین است که گاهی جنبه های کیفری بسیار جدی دارد. در برخی کشورها ازاولین مراحل آموزش – یعنی به محض اینکه کودک توان و امکان به خاطر سپردن شماره اضطراری پلیس را پیدا کند – این شماره را به او می آموزند و به او تعلیم می‌دهند که به محض احساس هر نوع خطری این شماره را بگیرد. چون در سیستم تلفن این کشورها به محض شماره گیری محل استقرار تلفن هم به آسانی قابل پیگیری است، پلیس با دریافت پیام و حتی بدون اینکه کودک چیزی گفته باشد به محل مراجعه می‌کند. حتی موردی برای من نقل شد که کودکی از باب شیطنت و بازیگوشی شماره ۹۱۱ را گرفته و الو هم گفته بود. تشخیص صدای کودکانه باعث شده بود که سه پلیس مسلح ظرف چند دقیقه به محل مراجعه کنند و علی رغم توضیحات مادربزرگ طفل، تا زمانی که همه جای خانه را وارسی نکردند و از زبان خود طفل نشنیدند که ناخواسته واز سر بازیگوشی شماره مذکور را گرفته، محل را ترک نکردند. آموزش گرفتن شماره ۱۱۰ به کودکان و نوجوانان می تواند برای جلوگیری از کودک آزاری مفید باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *