کشور، و در این جا کانون یا اتحادیه برای من چه کرده است؟

کشور، و در این جا کانون یا اتحادیه برای من چه کرده است؟

بسمه تعالی
عرض سلام و تشکر از کانون محترم اصفهان، ریاست محترم جناب آقای صرام و اعضای هیات مدیره، دبیر گرامی همایش جناب دکتر تقی خانی و همه اعضای پرتلاش و استوار کانون اصفهان.
سوال مطروح فرع بر آن پرسش قدیمی است: کشور، و در این جا کانون یا اتحادیه برای من چه کرده است؟ بگوییم ما برای کشور، کانون یا اتحادیه چه کرده ایم؟ به آنچه هستیم توجه کنیم. سازمان خودکفا، خودیار، مستقل، که از هر کس جز اعضایش کمکی نمی خواهد و نمی پذیرد و در عین حال:
۱. خدمات مجانی معاضدتی و تسخیری به مردم ارائه می دهد (که فقدان برخی از آنها باعث مکث و نسخ و نقض آراء است)
۲. از دولت پولی نمی گیرد ولی به آن پول می‌دهد. (هم سالی هشتصد هزار تومان و هم مالیات بر درآمدِ گاه نداشته)
۳. وجودش باعث اعتبار احکام قضائی و سازمان قضائی و به تبع آن جنبه های حقوقی نظام است.
۴. آحاد لازم را خود می پذیرد و خود تبرعاً آموزش می دهد.
۵. بهترین ابزار برای کنترل و ممیزی امور قضائی کشور است.
۶. بهترین ابزار برای کمک به قانونگذاری درست و موثر است.
ما خود به این امور کمتر توجه داریم و به تعبیری به اهمیت خود و کار خود واقف نیستیم. بسیاری از ما از حدود وظایف و اختیارات هیات مدیره آگاه نیستند و حتی بعضی از همکاران میزان حقوق و مزایای اعضای هیات مدیره را سوال می فرمایند!!
به این ترتیب به طریق اولی مردم عادی که ما حافظ حقوقشان هستیم از اهمیت و آثار وجودی وکلا و کانون وکلا بی‌خبر هستند. این بی خبری باعث می شود که به آسانی هم فریب وکیل نمایان و کار چاق کنها را بخورند و حقشان ضایع شود و هم قدر و ارزش این نهاد مدنی دیرپا و ارزشمند ناشناخته بماند.امروز بیست و پنج کانون در سراسر کشور داریم که امید است به زودی تعداد کانونها با شمار استانها برابر شود. اعضای این کانونها- در کانونهای بزرگ و پرجمعیت- یکدیگر را نمی شناسند و در کانونهای کوچک و کم جمعیت هم، شناسایی اجمالی نسبت به هم دارند. به طریق اولی شناسایی اعضای کانونهای مختلف از یکدیگر اندک و آگاهی مدیران کانونها از اوضاع و احوال و گرفتاریها و چالشها و تنشهای دیگر کانونها محدود و ناچیز است (یا می توانست و می تواند باشد، اما حالا نیست).
اینکه این عدم ارتباط و بی‌خبری از هم و بی‌توجهی نسبت به مشکلات و نگرانی های یکدیگر امروز وجود ندارد، مرهون همایشهای اسکودا وگردهمایی های دیگری است که به مناسبتهای مختلف برگزار می‌شود.
تا پیش از تشکیل اسکودا سه کانون مرکز، فارس و آذربایجان به سان سه جزیره در اقیانوس بودند که با هم ارتباطی نداشتند و رابطه مدیرانشان نیز شخصی یا اتفاقی بود. اما پس از تاسیس اتحادیه همگرایی و همدلی و همکاری کانونها تبدیل به اصل شده است.
مجموعه ای متشکل از پنجاه هزار وکیل دست به قلم و زبان آور، نیروی اجتماعی بزرگی است که می‌تواند در همه جنبه ها و عرصه ها اثرگذار و تعیین کننده باشد. مشروط به اینکه آحاد این مجموعه از حال یکدیگر خبر داشته باشند و منافع مشترک را تشخیص دهند و برای وصول به اهداف مشترکی که وصول به آنها به معنی حفظ و استیفای حقوق مردم است مشترکاً برنامه داشته باشند. گرفتاریهای مادی و مالی مردم و کشور در سطح کلان قابل انکار نیست و مشکلات و مسائل مادی و معنوی وکلا هم همینگونه است. گرد هم آمدن، از حال هم خبر گرفتن و اقدام مشترک کردن قطعاً هزینه دارد. اما آیا آثار مفید و سازنده این گردهمایی‌ها و اقدامات مشترک با هزینه تحقق آنها مساوی است؟ مطمئناً هزینه یک همایش اسکودا نه مشکل بی کاری و کم کاری وکلا را حل می کند یا معضل مالیاتشان را و نه مساله پولهای بی جهتی را که از وکلا گرفته می شود. اما قطعاً این تجمعات باعث هم اندیشی و همکاری و اقدامات مشترکی می شود که غایت قصوی است. آری ممکن است در خصوص همایش یا همایشهای خاصی، ملاحظاتی وجود داشته باشد که بی‌گمان قابل طرح و بررسی است و چه بسا این بررسی‌ها باعث شود که اگر سوءتفاهمی هست رفع و اگر سوء استفاده محتملی متصور است، منتفی شود. اما اینکه نفس هم اندیشی و همکاری و تعاطی فکر را مفید ندانیم، پذیرفته نیست.
به سادگی شکنندش چو تک شود انگشت
ولیک می شکند خصم را چو گردد مشت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *