جنگ اول به از صلح آخر
مشاوره نهتنها در امور خانوادگی بلکه در همه امور بسیار مفید و قابل اتکا است. زیرا در محدوده کوچکتر مشاوره عبارت از آن است که فردی در مورد آنچه که قصد انجامش را دارد یا میخواهد در مورد آن تصمیم بگیرد، با فرد دیگری که در آن امر تخصص و احاطه و اشراف دارد گفتوگو و از تجربه و تخصص او استفاده کند.
مشاوره در معنای وسیعتر به این مفهوم است که در موردی فرد با گروهی که واجد چنین صفاتی هستند صحبت و گفتوگو کند و از نظرات تخصصی آنها بهره ببرد. بنابراین در مسأله خانواده هم جز این نیست؛
اما باید توجه کرد مشاوره حقوقی در باب خانواده چنان چیزی است که قبل از وقوع تشکیل خانواده باید محقق شود. به این معنا که وقتی خانم و آقایی قصد ازدواج دارند، خودشان و خانواده آنها باید با مشاوران حقوقی صحبت کنند.
مواردی که در عقدنامههای چاپی ما وجود دارد هر یک میتواند محل بحث و مناقشه باشد و اینکه افرادی ذیل تمام شروط مندرج در عقدنامه امضا بکنند یا نکنند، بعدها باعث بروز مسائل مختلفی خواهد شد و بهتر است افراد پیش از آنکه اقدام کنند دید روشنی نسبت به آنچه که انجام خواهند داد، داشته باشند. بدین ترتیب از منازعات و اختلافات بعدی دوری خواهند جست.
آری گفته میشود در آغاز زندگی وقتی سخن از عشق است و دلدادگی و هر چه زودتر ازدواج کردن و این مسائل، سخن از مباحث حقوقی و مطرح کردن مسائل حقوقی باعث بروز مشکل خواهد شد.
بنده عرض میکنم اگر در این مرحله مشکلی بروز کند بهتر از آن است که این مشکل به صورت حاد و به شکل دعوا و مرافعه و احیانا در حالتی که یک یا چند بچه هم به وجود آمده است، ایجاد شود.
مثلا من همواره به دختران بهویژه دخترخانمهایی که تخصص دارند و میتوانند استقلال اقتصادی داشته باشند، توصیه میکنم به جای گرفتن مهریه سنگین که معمولا مشکلی را هم حل نمیکند، حتما وکالت در طلاق به موجب سند جداگانه وکالت از همسر بگیرند و همینطور آنچه را که مورد نظرشان است که به عقیده من باید مواردی مثل حق خروج از کشور، حق تحصیل، حق کار و امثال اینها باشد بهعنوان شرط ضمن عقد از شوهر خود طلب کنند و بگیرند.
به این ترتیب واقعیت این است که طرفین در موقعیت مساوی قرار میگیرند؛ یعنی نباید گفت درج این شروط در عقدنامه امتیازی برای زوجه باشد بلکه با شرط کردن این موارد صرفا تساوی بین طرفین برقرار میشود و زوجه در شرایطی قرار میگیرد که در حالات غیرعادی تحت فشار قرار نگیرد.
اما بدیهی است این مشاوره را پدر و مادر زوج و زوجه باید و میتوانند انجام دهند که در مورد زوج زیر بار مهریههای سنگین رفتن یا در موقعیت خاصی بعضی شرایط را قبول کردن، ممکن است باعث بروز پیامدهای بعدی شود. در مورد زوجه هم مشکلات احتمالی بیشتر است که مشاورههای حقوقی میتواند آن را برطرف کند.
توجه داشته باشیم که با وجود تمام پیشرفتهایی که اتفاق افتاده است بنا بر اصل خانمها در سیستم حقوقی و اجتماعی ما در موضع ضعف قرار دارند و باید شدیدا هوشیار باشند که مشکلاتی برایشان پیش نیاید که مثلا مجبور به طلاق شوند.
چون زندگی بعد از طلاق شرایط خاصی خواهد داشت که بسیار نامطبوع و نامطمئن است و تا جایی که میتوان باید از آن احتراز کرد و پیش از اینکه ازدواجی صورت گیرد باید حقوق طرفین کاملا روشن باشد. اما مشاوره حقوقی بعد از ازدواج متاسفانه وقتی اتفاق میافتد که طرفیت دچار مشکلی شده و با یکدیگر درگیری پیدا کرده باشند.
به نظر میرسد حتی در این مورد هم اگر با مشاور مشورت کنند، شاید آنچه که میتواند به یک درگیری و نزاع بسیار زشت تبدیل شود، با مسالمت و مصالحه حل شود؛ نه به این مفهوم که به زندگیای که قابل ادامه نباشد، ادامه دهند؛ بلکه به این مفهوم که بدون درگیری و کشیدن کار به فضاحت از یکدیگر جدا شوند و تکلیف بچهها را مشخص کنند و هر یک به راه خود بروند و مشکلات مالی مشترک را نیز با نظر مشاوران حلوفصل کنند.
بدیهی است در مورد مشاورین خانوادگی هم میتوان توصیه کرد که مواردی که افراد دچار مشکلات عاطفی و احساسی یا برخوردهای خانوادگی میشوند، بهتر است با فرد ثالث و افراد ثالثی مشاوره کنند تا کار بالا نگیرد؛ زیرا ممکن است به نقطهای برسد که قابل بازگشت نباشد.
روزنامه شهروند – پنجم دیماه ۱۳۹۴