گفته میشود وکلا افراد محتاط و محافظه کار هستند. این ویژگی وقتی پای حقوق موکل در میان است درخور تحسین و هنگام اظهار نظر در مسائل اجتماعی و حقوقی مورد تقبیح است

بنده بر این عقیده ام که وکیل باید در اظهار نظر ها و تصمیم هایی که به حقوق موکّل مربوط می شود ، نهایت احتیاط را رعایت کند. اگر نظر حقوقی و فنی اش با رویۀ غالب دادگاه ها تفاوت دارد ، ملاک اظهار نظرش آن رویه غالب باشد نه اعتقاد خودش ، حتی اگر در صحت آن کوچکترین تردیدی ندارد. اگر کسی برای دفاع از خود در دعوا یا شکایت مطرح شده ای به او مراجعه کرد و وکیل ادلّۀ موکّل را کاملاً قاطع و کافی و موضع او را محکم تشخیص داد و در عین حال در مرجع قضائی رسیدگی کننده ویژگی قابل ملاحظه ای دید که علی رغم آن قوت ادله و موضع محکم ، او را نسبت به موفقیت موکل در دعوا مردد می کرد – خواه به لحاظ ، مثلاً ،خصومت با وکیل یا به جهت وجود برخی مسائل که وکیل از آن آگاه بود – باید ضمن دادن مشورت – « به زبان بی زبانی » و به نحوی که هتک حرمت از کسی نشود ، به موکّل هشدار دهد . همینطور اگر مشکل از رابطه و برخورد شخصی او با آن مرجع قضائی خاص ناشی شده است ، با پوزش خواهی از موکّل ( البته اگر قصد وکالت دادن دارد ) مراجعه به وکیل دیگری را به او توصیه کند.
به هر حال فرمول کلی در این مورد این است که همواره به یاد داشته باشیم ما در خطر کردن نسبت به اموال خود و حتی سلامتی و جان خود آزاد هستیم اما به هیچ وجه نباید جان ، آزادی ، حیثیت یا اموال موکل را به خطر بیندازیم و به اصطلاح در مورد آنها « ریسک » کنیم. بنابراین اظهار نظرها و راهنمایی های وکلا- هرچند موافقت مکتوب موکل نیز تحصیل شده باشد – باید توأم با نهایت احتیاط باشد
.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *