پذیرش دعاوی با تضمین نتیجه ، موجب چنان فشار عصبی و اضطرابی می شود که معادل مالی ندارد و در شان وکیل دادگستری نیست

پذیرش دعاوی با تضمین نتیجه ، موجب چنان فشار عصبی و اضطرابی می شود که معادل مالی ندارد و در شان وکیل دادگستری نیست

نقل از کتاب وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای : ماده چهل و پنج قانون وکالت مقرر می دارد «وکلا باید اثر قانونی عدم پیشرفت دعوی موکل را در اموری که نسبت به آن قبول وکالت می نمایند اعم از امور حقوقی و جزایی مخصوصاً در اقامه دعوی جزایی و دعاوی جعل و اعسار قبل از تنظیم قرارداد حق الوکاله به موکل خاطر نشان نمایند» . مراتب تفهیم مطالب موضوع این ماده به موکل، ذیل وکالتنامه های فرم کانون وکلا تصریح گشته و اقدام موکل به امضاء وکالتنامه ظهور در آن دارد که این موارد دقیقاً به وی تفهیم شده است . علیرغم این موضوع گاه شنیده می شود افرادی مدعی هستند وکیلشان اثر عدم پیشرفت کار را به ایشان دقیقاً تفهیم نکرده و یا روشن ننموده دعوی چقدر طول خواهد کشید . حالت بدتر آن است که موکل مدعی شود وکیل به او وعده موفقیت حتمی در دعوی حقوقی یا برائت صد در صد در محاکمه کیفری را داده است . دفاع در مقابل این ادعاها با استناد به عبارات مندرج در ذیل وکالتنامه ها ، اصولاً میسور است . لکن در بسیاری از موارد با این عذر یا توجیه موکل که : «بیسواد هستم» ، «فارسی نمی دانم» ، «من که وارد به این امور نیستم» ، «وکالتنامه را دادند من هم نخوانده امضا کردم» ، مواجه می شویم . قضیه وقتی حادتر می شود که موکل مثلاً ادعای جعل با تعیین جاعل یا طرح شکایت کلاهبرداری علیه طرف یا نسبت دادن سایر جرایم مهم را به طرف مقابل ، کلاً و صرفاً ناشی از ابتکار و تصمیم وکیل خود اعلام می کند و یا حتی تا آنجا پیش می رود که ادعا می کند از جعلی بودن مستند دعوی خود بی خبر است و سند مذکور را وکیل تهیه و جعل کرده ! ! . ممکن است برخی از همکاران بگویند با تأکید بر عدم امکان تضمین نتیجه و مدت دادرسی، موکلین از تفویض وکالت منصرف خواهند شد . خواهیم گفت: همانطور که وکیل فقط باید دعوایی را بپذیرد که احتمال پیشرفت آن بیش از پنجاه درصد باشد و بنابراین پذیرش دعوایی با احتمال پیشرفت کمتر از این، اصولاً درست نیست و در درازمدت به شهرت حرفه ای وکیل لطمه خواهد زد ، پذیرش دعاوی با تضمین نتیجه نیز- صرفنظر از اینکه از جهت اخلاقی مذموم و از نظر قانونی و انتظامی موجب مسئولیت است، و موجب چنان فشار عصبی و اضطرابی می شود که معادل مالی ندارد –اصولاً در شأن و در خور وکیل دادگستری نیست و اقدامی است شایسته کار چاق کن ها و کلاهبرداران.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *