ممنوع الخروجی بانوی ورزشکار از سوی همسرش
در خصوص ممنوعالخروج شدن بانوی ورزشکار ایرانی باید گفت آنچه واقع شده از جهات مختلفی قابل بررسی است. اولا باید دید اسناد بینالمللی در این مورد چه حکمی دارند. به طور خلاصه اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی(که هر دو در نظام قانونی ما مورد قبول قرار گرفتهاند)، تساوی زن و مرد و نیز آزادی افراد در جابهجایی را اعلام کردهاند. البته کشورها با توجه به مقتضیات گوناگون اجتماعی و سیاسی خود، ممکن است محدودیتهایی برای ورود اتباع خارجی ایجاد کنند که این مورد در ماجرای مورد نظر ما جایی ندارد
درقانون اساسی در مقدمه خود ذیل عنوان «زن در قانون اساسی»آمده است: « در ایجاد بنیادهای اجتماعی اسلامی، نیروهای انسانی که تاکنون در خدمت استثمار همهجانبه خارجی بودهاند، هویت اصلی و حقوق انسانی خود را باز مییابند و در این بازیابی طبیعی است که زنان به دلیل ستم بیشتری که تاکنون از نظام طاغوتی متحمل شدهاند، استیفای حقوق آنان بیشتر خواهد بود. زن ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری خود همرزم مردان در میدان های فعال حیات میباشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود».
همچنین اصل ۱۹ قانون اساسی نیز تساوی حقوق همه مردم ایران را اعلام کرده و اما در اصل ۲۰ اشعار میدارد « همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردار است ».
و بالاخره در اصل ۲۱ قانون اساسی دولت موظف شده حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین و زمینههای مساعد را برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او ایجاد کند.
با این مقدمات به نظر میرسد تجدیدنظر در ضابطهای که خروج زنان شوهردار را از کشور منوط به اذن شوهران شان کرده است، لازم باشد. در موردی که مطرح شد، صرفا بحث عدم شرکت در یک مسابقه وجود داشته که البته از نظر لزوم رعایت حقوق خانم ذینفع به هیچ وجه کماهمیت نیست، اما میتوان مواردی مجسم کرد که مثلا خانمی برای عقد قرارداد چندین میلیارد دلاری باید از کشور خارج شود و برای عدم حضور بهموقع او در مجلس عقد قرارداد خسارت چند میلیارد دلاری تعیین شده و بعد با مخالفت شوهرش مواجه شود حال آنکه طبق قانون مدنی خانمها حق دارند مستقلا هر تصرفی را در اموال خود بکنند.
گاهی خانم حقوقدان و وکیلی برای دفاع از حقوق کشور جمهوری اسلامی ایران قرار است در دادگاه بینالمللی حاضر شود و در آخرین لحظه همسرش مانع او میشود؛ از این مثالها را بسیار میتوان آورد. موقعیت کشور ایران در منطقه اقتضای آن را دارد که خانمهای ایران از جهات مختلف در موضعی که درخور آنهاست، به طور کامل، قرار گیرند. گمان نمیکنم این ممنوعیت را بتوان از ضروریاتی دانست که غیرقابل خدشه است. البته در این خصوص متخصصان باید اظهارنظر کنند. اما تقریبا تردیدی ندارم در این مورد اختلاف اقوال و نظرها وجود دارد.
البته قانونگذار در قانون گذرنامه به هر حال روش و راه حلی را پیشبینی کرده و اجازه داده زنان شوهردار در موارد اضطراری با اجازه دادستان شهرشان از کشور خارج شوند و دادستان نیز مکلف است ظرف ۳ روز نظر خود را اعلام کند. شاید با تفسیر موسع کلمه اضطرار بتوان در این موارد راه حلی ارائه کرد. اما گمان میرود این یکی از حقوقی باشد که باید به طور عادی و بدون اشکال برای خانمها برقرار شود.
شخصا از مشکلی که برای این خانم ورزشکار پیش آمده بسیار متاسف هستم، زیرا صرف حضور خانمهای ورزشکار در میدانهای ورزش جهانی از جهت ایجاد و اعتبار برای کشور ما و خانم های کشور ما موضوعیت و اهمیت دارد و حق این است که بگوییم خانم های ایرانی ویژگی مثبتی دارند که – بدون اینکه قصد توهین به کسی را داشته باشیم- باید بپذیریم قابل قیاس با وضعیت بسیاری از خانمهای منطقه نیست. بیست و پنجم شهریور ماه یکهزار و سیصد و نود و چهار
-مصاحبه با کانون وکلای دادگستری گلستان