گفته شده : «قاضی و وکیل دو بال فرشته عدالت هستند» . بنا بر اصل حقیقت هم همین است . امیدواریم واقعیت هم همین باشد یا بشود. قاضی و وکیل را از معاشرت و مراوده با یکدیگر گریزی نیست . زیرا بسیاری از وکلا و قضات هم کلاس یا هم دوره یکدیگر بوده اند و بسیاری از آنان هم ضمن برخوردهای مکرر حرفه ای طی سالهای متمادی با هم آشنا و دوست شده اند . بین وکلا و قضاتی که لوازم خلقی و وجدانی این دو شغل در آنها جمع است ، این مطلب که ارتباطات و دوستی ها هیچ تاثیری در روابط حرفه ای و کاری ایشان ندارد – و نمی تواند داشته باشد- مفروغٌ عنه است. اما مردم عادی – به ویژه عوام- از این حقیقت آگاه نیستند و هر حرکت یا گفته حساب نشده ای می تواند در ذهن آنها شبهه ایجاد کند و نهایتاً وهن قاضی و وکیل و دستگاه قضا و کانون وکلا را در پی داشته باشد . بر ماست که به نکات زیر توجه کنیم : ۱- وقتی پرونده ما به دادگاهی ارجاع می شود که قاضی آن با ما خصوصیت و رفاقت دارد، تا زمانی که کار پرونده خاتمه نیافته ، رفت و آمد خود را به آن دادگاه و دفتر به حداقل برسانیم و به مراجعات کاملاً ضروری اکتفا کنیم.۲- تا زمانی که کار پرونده ادامه دارد ، اگر خارج از دادگاه ملاقات های خصوصی با رئیس دادگاه دست داد ، مطلقاً در خصوص پرونده ای که نزد وی داریم سخنی به میان نیاوریم . ۳- وقتی تاریخ رسیدگی فرا رسید ، یک روز قبل یا ساعاتی پیش از وقت رسیدگی، به قاضی دادگاه مراجعه و برای وی روشن کنیم که ملاقات بعدی ما با او به عنوان وکیل پرونده خواهد بود و توقع احترام و محبت خارج از حدود روابط رسمی نداریم . ۴- برخی از افراد با وسایل و از طرق گوناگون رابطه دوستی قضات و وکلا را کشف و به وکلایی مراجعه می کنند که با قاضی دادگاه شان خصوصیت و رفاقت دارند . اگر چنین مراجعینی داشتیم باید با صراحت و تاکید برای ایشان روشن کنیم که این رابطه دوستی هیچ تاثیری در جریان کار قضائی پرونده و نتیجه نهایی آن نخواهد داشت . ۵- اگر برای دیدار دوستان قاضی خود به آنها مراجعه می کنیم (هر چند که با توجه به کثرت کار و قلت وقت دادگاه ها بهتر است این دیدارها در خارج از دادگاه صورت گیرد) باید از نشستن در پشت تریبون و محل های ویژه اعضای دادگاه خودداری کنیم . ۶- پذیرفتن موکلی که از طرف رئیس دادگاهی معرفی شده و پرونده اش هم در همان دادگاه مطرح می شود، به هیچ وجه صحیح نیست.