درگذشت استاد کاتوزیان رخنه ای بود که هیچگاه پر نمیشود
دکتر کاتوزیان با کتابهایش در اذهان و قلوب زنده خواهد ماند. من افسوس و درد هیچ چیز را تاکنون نداشتهام. چیزی را که علاقه داشتم کسب فیض از برخی اساتید بود که بیشتر آنها را موفق شدهام. تنها غبن که برای من ماند، آن است که متاسفانه هرگز توفیق نداشتم شاگرد مستقیم دکتر کاتوزیان باشم. هرچند از کتب ایشان در حد توان و عقل استفاده کردهام و سعی کردهام تلمذ کنم و از آموزههای ایشان استفاده کنم، اما توفیق نبود از کلاس ایشان استفاده کنم.
بهواسطه آنچه از کلاسهای ایشان میشنیدم، بیشتر متاثر میشدم. کلاس ایشان کلاس جزوهنویسی نبود و اذهان را به غلیان میآورد. موردی را به یاد دارم. دوستی داشتیم که شاگرد ایشان در مقطع کارشناسی ارشد بود. موضوعی که استاد به ایشان دادند آن بود که در مورد ایجاب مقالهای بنویسید بدون آنکه متعرض قبول باشید. باید ببینید که چه موضوع پویایی بود. وقتی عواملی مانند ژنتیک، استعداد ذاتی و ورود در حیطه عمل و بعد از آن حوادث و نوائب و اتفاقاتی که دقیقا مصداق “عسی ان تکرهوا شیئا” هستند کنار هم چیده میشوند، از یک انسان چهره برجستهای میسازند که منجر میشود با فقدان ایشان دانشگاهها از حضور ایشان محروم شوند و منفعتشان عام شود.
اینکه بگوییم ایشان تکرار نشدنی هستند درست است. ما دکتر کاتوزیان را «از شمار خرد هزاران هزار بیش» از دست دادیم. اما او دقیقا مصداق زمانی است که در جهان رخنهای پدید آید و آن رخنه با هیچ چیزی پر نگردد. دقیقا با رفتن ایشان رخنهای پدید آمد که گمان نمیکنم به این زودیها پر شود.
من شاهد بودم که اگر دکتر کاتوزیان، کاتوزیان شد به مقدار زیاد حاصل وجود همسری بود که مثل کوه پشت سرشان بود و در سفرها چون پروانه دور ایشان میگشت. خدایشان حفظ کند انشاءالله.راهشان پر رهرو باشد.چهارده شهریور نود و شش -وکالت