اینکه وکیلی به همکارانش حسادت بورزد و با بدگویی سعی در تخریب شخصیت ایشان داشته باشد ، در تحلیل نهایی رفتاری است که همچون بومرنگ به خود وکلا برمیگردد و داوری جامعه را نسبت به تمام وکلا منفی خواهد کرد

اینکه وکیلی به همکارانش حسادت بورزد و با بدگویی سعی در تخریب شخصیت ایشان داشته باشد ، در تحلیل نهایی رفتاری است که همچون بومرنگ به خود وکلا برمیگردد و داوری جامعه را نسبت به تمام وکلا منفی خواهد کرد

استعدادها، توانایی‌ها و امکانات افراد مختلف باهم متفاوت است.لاجرم در میان وکلا همین طور است . مثلاً کسی حافظه قوی‌تر داردیا توان بیشتری در استدلال دارد . این که وکیل به همکارانش حسادت بورزد و سعی در تخریب شخصیت آن ها داشته باشد یا سعی کند کارهای بزرگ و مهم آن ها را کوچک جلوه دهد یا بپوشاند یا به خود نسبت دهد ، تا حد زیادی غیر قابل قبول و شگفت انگیز است اما متأسفانه موارد آن اندک نیست .
موضوع حسادت ما به همکارانمان اندکی پیچیده و شگفت انگیز است . تجربه چهل ساله من نشان می دهد موکل هیچ وکیلی سراغ وکیل دیگر نمی رود و اگر رفت به این معنی است که به علتی از وکیل قبلی خود نا امید و سرخورده شده است . یعنی مجدداً نزد وکیل قبلی خود باز نخواهد گشت. از طرفی تبلیغات در کار وکالت ممنوع است بنابر این هیچ وکیلی نمی تواند با آوازه گری و تبلیغات موکلین دیگران را به سوی خود جلب و جذب کند . این که به همکاران خود حسودی کنیم و به خاطر این حسادت به بدگویی از ایشان بپردازیم یکی از آسیب های اصلی این حرفه است که در تحلیل نهایی همچون « بوم رنگ » به سوی خودمان بر می گردد . زیرا این حرکت داوری جامعه را درباره وکلا–به طور کلی–منفی می کند و همه ما وکیل هستیم. وقتی ما به همکاری حسد می ورزیم و به این علت در تخریب او می کوشیم ، در نهایت امر هم خود و هم صنفمان را خراب می کنیم و به هر دو آسیب می رسانیم .
در زندگی صنفی باید با اتحاد و اتفاق عمل کنیم و سعی کنیم -مثل خیلی از حرفه‌های دیگر- همدیگر را حمایت کنیم و قبول داشته باشیم و به هم حسادت نکنیم
.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *