اتحاد رمز پیروزی وکلاست
اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران (اسکودا) از سال هشتاد و دو با ثبت در مرجع ثبت شرکتهای تهران تحت این اسم شروع به کار کرد و جرقه تاسیس اتحادیه را مرحوم محمدی از کانون گیلان زد.
از اینکه از آقای محمدی نام بردم منظور این بود که ابتدا ایشان نیاز به اتحادیه را مطرح کردند. در واقع کانون گیلان در این مسئله پیشقدم بود و نام بردن از ایشان برای ادای دین از لحاظ تاریخی بود.
بنای تاسیس اتحادیه از طریق تنظیم اساسنامه در کانون مرکز که در آن زمان بنده تصدی آن را برعهده داشتم گذاشته شد. این بدین مفهوم نیست که من پایهگذار اتحادیه هستم. حرف هر کسی که علاقهمند باشد و بگوید در این زمینه فعالیت کرده است، پیشاپیش و بدون هیچ بحثی مقبول واقع میشود.
هدف از تشکیل اتحادیه این بود که کانونهای کمجمعیت و دورافتاده از هم بهم بپیوندند و بتوانند در اهداف مشترک هماهنگ عمل کنند و معضلات و مشکلات موجود را حل کند.
مهمترین کاری که اتحادیه انجام داده و میدهد، برگزاری آزمون است و در راه انجام این امر بسیار خوب عمل کرده است.
آزمون از لحاظ علمی در اختیار کانون و از لحاظ اجرای تخصصی برگزاری در اختیار سازمان سنجش است.
وجود کانونهای وکلا مستند به قانون هست اما اتحادیه با اینکه رسمی می باشد مستند به قانون نیست.
در عین حال در این تردیدی نیست که استقلال کانونها مسالهای است که باید حتی از جانب اتحادیه مصون از تعرض بماند و به همین دلیل است که تصمیمات اتحادیه برای کانونهای وکلا ضمانت اجرای اخلاقی دارد ولی در نهایت این کانونها هستند که تصمیم می گیرند آن را اجرا کنند.
در مورد رابطه اتحادیه با حاکمیت باید بگویم با وزارت دادگستری و تشکیلات قوه مجریه ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی دارد؛ با قوه قضاییه مرتبط است ولی نه به اندازهای که با وزارت دادگستری و قوه مجریه هماهنگ است.
با مجلس نیز ارتباط بسیار مطلوب و سازنده دارد و این ارتباط بارها زاینده ثمرات و برکات بوده است.
مورد دیگری که وجود اتحادیه آثار ثمربخش خود را نشان داد در مورد آییننامه اجرایی لایحه استقلال بود که اگر اجرا شده بود، نه از تاک و نه از تاکنشان هیچ نشانی باقی نمیماند. در زمینه آموزش عمومی میخواستیم در سراسر ایران در کانونها برای روزآمد کردن اطلاعات وکلا در زمینههای مختلف کلاسهای آموزشی داشته باشیم. در مورد کارآموزان این طرح موفقیتآمیز بود اما در مورد وکلا آنطور که میخواستیم، نشد.
آنچه مسلم است چه در کانونها و چه در اتحادیه، اگر دنبال این باشیم که به نفس انجام امور و کارها توجه کنیم و نه اینکه چه کسی آن را انجام میدهد، روزهای بهتری در پیش خواهیم داشت.
این بحث که من علاقهمند باشم که فلان کار در دوره من و به اسم من انجام شود و اگر انجام نمیشود، نگذارم آن کار انجام شود مطلوب نیست به ویژه از قشر فرهیخته وکلا و به طریق اولی از اتحادیه که مجموعه برگزیدگان جامعه هستند چنین انتظاری نمی رود.
عدم اتحاد بزرگترین آفتی است که حرفه وکالت را تهدید می کند و شاید به خاطر طبع کار وکالت باشد که استقلال مطلق فردی را میطلبد.
اما در زندگی صنفی باید با اتحاد و اتفاق عمل کنیم و سعی کنیم -مثل خیلی از حرفههای دیگر- همدیگر را حمایت کنیم و قبول داشته باشیم و به هم حسادت نکنیم.
حسادت در کار ما خیلی بیمعنی است زیرا موکل دوستانم سراغ من نمیآیند و موکل من سراغ دوستانم نمیآید. گمان میکنم اگر ما با این آفت و ضایعه بتوانیم برخورد کنیم موفق خواهیم بود.
این موضوعی کاملاً شخصی و فردی است که باید از خود شروع کنیم.
کانونهای وکلا که یک مجموعه ۵۰ هزار نفری هستند و وصل به اتحادیه جهانی کانونهای وکلا است، قدرت کمی نیستند و با اتحاد، روزهای بهتری را در پیش خواهد داشت.
با توجه به اینکه ما قصد دخالت در سیاست را نداریم این توان عددی میتواند در جهت صنفی و در جهت حمایت از حقوق مردم و بشر بسیار مفید فایده باشد.