بنده عرض می کنم : در یک مورد وکیل باید از پذیرش کار موکل بالقوه خودداری کند و آن زمانی است که نسبت به موضوع وکالت یا شخصیت موکل، پیش داوری منفی داشته باشد.
این باعث خواهد شد جایی چیزی را که نباید گفت ، بگوید و یا آنچه را در مقام دفاع باید گفت، به طور کامل نگوید و این خیانت است.
وکیل جنائی معروف آمریکا در آغاز قرن بیستم «کلارنس دارو» ، که بسیاری از مدافعاتش برای دانشجویان حقوق جنبه کلاسیک پیداکرده ، همواره به این می بالید که دست هیچ موکل استمداد کننده ای را پس نزده است و این قاعده از او است .
عین این جمله را دیگر وکلای بزرگ جهان هم گفتهاند. مثلا ساموئل لیبوویتز (وکیل نیویورکی)، مارشال هال (وکیل در انگلستان) و… این یک اصل است که وکیل باید به آن ماخوذ باشد و معتقد.
تنها استثنای این قاعده حالتی است که وکیل جزایی به جهت یا جهاتی دخالت خود را در کار ، معارض حقوق موکل بداند و یا به این نتیجه برسد که دیگری بهتر از او از موکل دفاع و حقوق او را حفظ خواهد کرد .