تعداد موسسات حقوقی در جامعه به حداکثر رسیده است؛ آنها به استناد تفسیری از سازمان ثبت شرکتها، مجوز کسب کردهاند.
در واقع به آنها – با وجود اینکه برخی از این افراد تحصیلکرده رشته حقوق هم نیستند- اجازه ثبت شرکت یا موسسه انتفاعی و به اصطلاح غیرتجاری داده میشود.
آنها قاعدتاً نباید در دعاوی دخالت داشته باشند چراکه بر اساس ماده ۵۵ قانون این امر به معنی تظاهر به وکالت است. بنابراین در عمل از وکلای جوان، کمکار و بیکاری که تعداد آنها زیاد است، استفاده و به نوعی آنها را استثمار میکنند. پروندههای بزرگ و حقالوکاله را خودشان دریافت میکنند و به وکلای جوان موسسه، رقمی جزئی به عنوان دستمزد میدهند.
متاسفانه آنهایی که استخدام چنین موسساتی میشوند به این نکته توجه ندارند که مسئول آن پروندهها خودشان هستند. از دید کانون وکلا اگر در این میان مشکل قانونی به وجود بیاید مسئول مشکلات، همان وکیل است.
مردم عادی اولاً تفاوت گروههای مختلف وکلا را با یکدیگر نمیدانند، ثانیاً با دیدن نام موسسه حقوقی چنین میپندارند که به شخصی که مشکل آنها را حل خواهد کرد، دست یافتهاند و آمادگی دارند که وجوه بسیاری پرداخت کنند تا مشکلاتشان حل شود.